این باران های گاه و بیگاه
دلتنگترم میکنند...!
بیا عاشق هم باشیم...
باورکن
به هیچ کجای این جهان برنمیخورد!
تو باشی و من
و جاده های ممتدی که
پایانشان جز آغوش تو نیست...!
این چشمها ایمان دارند
به آغازِ دوباره یِ ما..!
بیا قدم بزنیم
جغدها خوابند
و کلاغها قرن هاست
کوچ کرده اند از این کوچه...!
حالا اینجا فقط زنی جامانده
از نسلِ منقرض شده ی زنانی
که لباس بخت و کفنشان یکی بود...!
و تویی که جامانده ای
از نسلِ مردان عاشق پیشه یی که
دوتا نمیشد حرفشان...
باور کن
تا خوشبختی راه زیادی نمانده...
بیا قدم بزنیم
این راه ها تمام شدنی اند
و عاقبت من میمانم و تو
و خانه یی با دیوارهایِ پوشیده از
قاب عکسهایِ دونفره مان...
و دوباره منی که جز برای تو لبخند نمیزنم و
تویی که جز من به چشم نمیبینی...!
بیا قدم بزنیم ،
راهی نمانده تا خوشبختی...!
رد پاهایم را پاک می کنم
به کسی نگویید
من روزی در این دنیا بودم.
خدایا
می شود استعـــــفا دهم؟!
کم آورده ام ...!
107386 بازدید
95 بازدید امروز
34 بازدید دیروز
179 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian