×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

رویا های من

ماه من

ای که چشمت باج از چشم غزالان می گرفت 
وز نگاه دلفريبت مردمان جان می گرفت 

حسن زيبايت سراپا صاحب اعجاز بود 
عنبرين مويت خراج از کافرستان می گرفت

صدر مجلس در ميان بزم بودی ماه من 
شوخيت از ساغر نشکسته تاوان می گرفت

لعل شيرينت چو شکرريز می شد در سخن 
طوطی هندی سر خود در گريبان می گرفت

صاحب جود و سخا بودی به عالم روشنست 
آسمان در روز خيرات تو دامان می گرفت 

طرۀ بالای ابرويت خدا شاهد بود 
از هزاران شيخ و زاهد دين و ايمان می گرفت

پير و برنا، زشت و زيبا جمله بودند از تو شاد 
بر دعايت هر يکی بر دست قرآن می گرفت

داشت خورشيد جهان در پيش رويت احترام 
شب تمام شب بلايت ماه تابان می گرفت
(صوفی غلام نبی عشقری)

یکشنبه 21 اردیبهشت 1393 - 2:14:25 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


سلام


دلم تنگ شده


امروز به دیدارت آمدم


خجالتی ها عاشق تکنو لوزی هستند


نبودنت را ذکر میکویم


دیر آمدیم


ای کاش سکوت را بشکنی


این بارانهای گاه وبیگاه


خش ،خش صدای پای خزان است


تنهائی را بجان مشتاق باش


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

107383 بازدید

92 بازدید امروز

34 بازدید دیروز

176 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements